كاريكلماتور

در هوای ابری، سایه ها خستگی در می کنند.

در زمان خوشحالی سلول های تنم بشکن می زنند.

دور از جون دانش، زگهواره تا گور تراول بجوی.

گورستان پر از آرزوهای در خاک رفته است.

سایه ها، در هوای ابری خستگی در می کنند.

هیچ گاه نابینایان تصمیمات کورکورانه نمی گیرند.

وقتی کاسه ی سرم داغ می شود، افکارم را فوت می کنم.

گاهی قلم در مسیر نوشته هایم سرسره بازی می کند.

اگر خودتان را به آن راه زدید، مواظب باشید گم نشوید.






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی